فکر کنم سال 63 بود که این دستگاه ویدئو (SONY T7) Betamaxکه اندازه تانک بود رو خریدیم عموم اینا زودتر از ما خریده بودند و دستگاه ما یه مدل بالاتر بود فرقش هم در ریموتش بود که برای آنها با یک سیم به دستگاه اصلی وصل می شد ولی مدل دستگاه ما بدون سیم کار می کرد بعد از ما اون یکی عموم هم مدل ویدئو ما رو خرید.( ای کاش قیمتش یادم بود.)
حدود 50 تا فیلم داشتیم که شامل فیلم های ایرانی ، هندی و چند تا هم فیلم خارجی بود ...
خانواده پدری من عشق فیلم هندی داشتند من و خواهرم و عمو زاده ها توی همان دوران بچگی تقریبا تمام فیلم های راج کاپور و نرگس را مثل آقای 420 ، آواره ،واکسی ، سنگام... و همین طور فیلم های معروفی مثل جانور ، زندگی، مادر هند و شعله را به دفعات دیدیم که من هنوزم دیالوگ و آهنگ های آنها را حفظم..
یه 8-7 تا فیلم ایرانی هم داشتیم سلطان قلبها ، چرخ و فلک ، گنج قارون ، پاشنه طلا و ...
یه مجموعه از شوهای رنگارنگ و شو خارجی(آن زمان به کلیپ شو می گفتیم) Boney m ، ABBA و...
فیلم خارجی کم داشتیم ولی اشک ها و لبخندها (آوای موسیقی) را شاید بالغ بر 40 بار دیدم و هنوز هم سالی یک بار می بینم. و دو قسمت بربادرفته (فیلمش اورجینال بود یکی از همسایه هامون که خلبان بود از یونان آورده بود.)
کارتون سیندرلا رو خواهرم از معلم خطاطی اش گرفته بود و یه فیلم کامل از زندگی مایکل جکسون را معلم ابتدایی اش داده بود که برای اولین بار من با مایکل آشنا شدم (اون موقع هنوز ساهپوست بود.)
این دستگاه را داشتیم که تا اواخر 66 که آن را به قیمت 80 هزار تومان فروختیم با یه حساب کتاب سر انگشتی به قیمت های امروزی پول کلانی می شد و الان هم یک دستگاه خوب DVD باید همین حدود قیمت داشته باشه.
تمام این خاطرات همراه با ممنوعیت استفاده از این دستگاه در آن زمان بود چه موقع خریدن و چه موقع فروختن،آن را توی پارچه سفیدی پیچیدند و در صندوق عقب ماشین جابجا کردند.
بعدالتحریر: قیمت این دستگاه ها با اتصال سیمی 17 هزار تومان و مدل بالاتر بدون اتصال سیمی 34 هزار تومان (باتشکر از همایون پسر عمویم بابت قیمت ها)
دو تا گوریل در حال بالا و پایین بردن اهرم رونده روی ریل راه آهن ... یه بچه ببر با یه بچه روباه ، یه خرس دختر سفید و یه خرس پسر که تصویر را پاره کرده و کله اش را بیرون میاره.
دهکده حیوان ( MISHA) از کارتون های پر شخصیت دار بود که هنوز هم بین خودمان از نام های آن استفاده می بریم .مهمترین خصوصیت این مجموعه به نوعی دور بودن از حال و هوای روزمرگی بود مکان محل وقوع داستان جایی نا مشخص که از تکنولوژی به دور است و فقط گه گاهی آثاری از آن مانند لوکوموتیو و دوچرخه مشاهده میشود.
برای تمام کاراکترهای آن خصوصیتهای منحصر به فردی به کار رفته بود که کودکان به راحتی با آنها ارتباط برقرار میکردند هر چند که دوبله فوق العاده آن هم مزید بر علت بود .
داستان از آنجا آغاز میشود که یک لوکوموتیو که دو گوریل پدر و پسر آنرا می رانند یک خانواده خرس قهوهای را که شامل مادر خرس و پدر و پسرشان که همان شخصیت اصلی داستان (میشا) را به دهکده ای میآورند که هنگام ورود آنها اهالی ده با تعجب از آنها استقبال میکنند و اول از همه کدخدا که یک خرس سفید است به آنها خوشآمد میگوید و بعضی از اهالی از جمله آقای ببر از آمدن آنها خوشحال نیست و تا آخر هم با آنها مشکل دارد در قسمت اول وقتی میشا برای بازی با بچه ها از خانه بیرون میرود فقط ناتاشا دختر کدخدا است که او را تحویل میگرد .
کدخدا: یک خرس قطبی که کدخدای این دهکده است و دخترش ناتاشا که با میشا دوست است.
آقای ببر: یک ببر تنومند که آهنگر است و یک پسر به اسم دراگو دارد آقای ببر در یکی از قسمتها حامله میشود که یکی از جالبترین آنها بود .
روباه: نوچه آقای ببر که او هم یک پسر دارد که هم بازی دراگو است.
آقای گربه: که چند سالی است در کلانتری زندانی است و در آنجا ازدواج کرده و دارای چند بچه است که بزرگترین آنها میاگو است این خانواده آقای کلانتر را عاصی کردهاند و همیشه آقای کلانتر مشغول نیمرو درست کردن برای آنهاست .
آقای خوک: که داری هتلی میباشد که همیشه خالی است و مشتری ندارد .
شخصیتهای دیگری هم در این مجموعه بودند که در بعضی قسمتها بودند مانند آقای مخترع ( یا اسم نداشت یا من یادم نیست) که اختراعات عجیب و غریبی میکرد و یک دختر و یک پسر خرخون داشت ، در یکی از قسمتها دستگاهی ساخته بود که ستاره ها رو جمع آوری میکرد ولی این دستگاه کار نکرد و ...
یا اون قسمتی که یک زندانی را با بالن میآورند و ترتیبی میدهند که با مادرش ملاقات کنه و کت وشلوار تنش میکند و...
یا جا پای خرس بزرگی که در جنگل پیدا میشه و بچه میترسند و بعدا معلوم میشه کار یه بچه خرس بوده که جا پای بزرگ میپوشیده.
این مجموعه هم از محصولات کمپانی انیمیشن سازی NIPPON ANIMATION است که در سال1979 ساخته شده است.
نوستالژی های گذشته: ( لینک کلی)
1- الفی 2- بچه های کوه آلپ 3- سنجاب کوچولو (بنر) 4- مهاجران
یه موزیک جالب همراه با تصاویر ثابت هر عصر از شبکه ۱شروع مهاجران را خبر میداد.یه حیوان دست آموز خانگی که در عنوان بندی بزرگ شده و در حال تکان دادن دماغش است.
مهاجران (رنگین کمان جنوبی) southern rainbow :بیانگر سرگذشت خانواده کشاورزی انگلیسی است که برای بدست آوردن زندگی بهتر و مزرعه بزرگتر به استرالیا مهاجرت میکنند در ابتدا کشتی آنها را در سواحل نزدیک به آدلائید پیاده میکند و تا مدتی در نزدیکی این ساحل زندگی میکنند و بهد کم کم با تحویل گرفتن زمین زراعیشان در آدلاید قصد کوچ به سمت آنجا را میکنند بعد از نقل مکان به دلیل مشکلات مالی مجبور میشوند که خانه پیش ساخته خود را به آقای پتیول که در همسایگی آنهاست و از وضعیت مالی خوبی هم برخوردار است بفروشند و برای خودشان خانهای کوچکتر بسازند .
روزی لوسیمی در یک حادثه دچار فراموشی میشود و توسط زوج جوان متمکنی نگهداری میشود و بعد از اینکه حافظه لوسیمی باز میگردد آن زوج به دلیل دلبستگی که به او پیدا کرده بودند درخواست نگهداری او در قبال پرداخت مبلغ گزاف به پدر او میکنند و...
(از اینجا به بعدش را یا نداد یا من یادم نمیاد)
این مجموعه بدلیل اینکه به طبیعت استرالیا پرداخته بود کودکان آن زمان را با خیلی از حیوانات آشنا کرد من خودم برای اولین بار کانگورو را در این کارتون و سریال اسکیپی دیدم و همچنین با حیواناتی مانند کوآلا و دینگو آشنا شدم.
شخصیتهای آن هم به گونه بود که به راحتی با آنها ارتباط برقرار میشد :
لوسیمی: دختر این خانواده و بسیار پر جنب و جوش و بازیگوش و محوریت داستان
کیت: خواهر بزرگتر لوسیمی یه مقدار هم مشنگ
کلارا :خواهر بزرگتر که آخرا ازدواج میکنه
یه برادر کوچیک شوت هم داشت که وقتی لوسیمی گم میشه اون پیداش میکنهو یک برادر بزرگتر
دکتر دیتون: که دائم الخمر بود و همیشه یه کیف آمپول زنی همراش بود و اونجایی که دندان آقای پتیول را میکشه جالب بود
آقای پتیول:یه مرد پولدار چاق در همسایگی آنها که همیشه در حال خوردن ران مرغ بود
کوچولو: یه دینگو سگ که از زمان تولگیش لوسیمی اون رو بزرگ میکنه
سگ آقای پتیول: اسمش این نبود اصلا اسمی نداشت یه سگ سیاه ماک mack که پای دکتر دیتون را گاز میگیره و چون هاری داشت میکشنش .حتی تا الان هم به این نوع سگها سگ آقای پتیول میگن.
این مجموعه محصول 1982 و توسط کمپانی NIPPON ANIMATION در 50 قسمت ساخته شده ولی چند قسمت پخش شد نمیدانم.
با آهنگی در سبک نواهای ژاپنی،صدای زنگوله، یه سنجاب کوچولو تند و تند رد میشه از درخت بالا میره توی سوراخ ، با یه ضربه دندان گردو را نصف میکنه.
سنجاب کوچولو (BANNERTAIL) داستان سنجاب کوچکی که در تله انسانها گرفتار میشود و گربه مادهای به عنوان مادر از او در یک مزرعه نگهداری میکند و نام او را بنر میگذارد. بنر و مادر گربهاش به خوبی با هم زندگی میکنند تا اینکه در آتشسوزی مزرعه از مادرش جدا میشود و به سوی جنگل فرار میکند.
بنر در جنگل با حیوانات آنجا برخورد میکند و با تجربیات جدیدی روبرو میشود .
بنر یکی از آن کارتونهایی بود که من واقعا از دیدنش لذت میبردم و الان هم از به خاطر آوردنش.
ـ شخصیت "گوجا" که همیشه مخالفت میکرد با اون ابروهای پهنش.
ـ "خاله لاری" با اون بچهاش "کلی" که همیشه از دست مراقبتهای زیادی مادرش فراری بود.
ـ "سو" دختری که با پدر بزرگش زندگی میکرد و از همه دلبری میکرد .
ـ "رادا" که همیشه با بنر بد بود که فکر کنم بخاطر سو بود و به بنر حسودی میکرد.
ـ "عمو جغد شاخدار" نقطه عطفی در این مجموعه به حساب میآمد که برخلاف غریزهاش از خوردن بنر خودداری میکرد.
یه صحنه داشت که لاک پشتی بود و میخواست رادا رو بخوره و هر چیزی رو که گاز می گرفت ول نمیکرد بنر برای نجات رادا رفت و از لاک پشته خواست که دمش را گاز بگیره و ول نکنه که لاک پشته در حالی که میخواست دم بنر را گاز بگیره بنر دمش را جمع میکنه و لاک پشته شاخه درختی را گاز میگیره و ول نمیکنه تا رادا فرار میکنه و اونجا رادا با بنر خوب میشه.
مجموعه بنر اقتباسی از نوشتههای Earnest Thompson Seton که این مجموعه هم از محصولات کمپانی NIPPON ANIMATION که در سال 1979 ساخته شده است.
(قسمت اول) : الفی
الفی (ALFIE ATKINS) یا به قول خود سوئدیها Alfons Åberg یکی از کارتونهایی بود که از شبکه ۲ پخش میشد و با صدای روایت گری بسیار زیبای ژاله علو همراه بود .
الفی یک کودک سوئدی که به نوعی فرهنگ کودکان دهه ۷۰ و۸۰ کشورهای اسکاندیناوی را که شهرنشینی مختص آن دوره را تجربه میکردند روایت میکند .
الفی کودکی بود که در حومه یکی از شهرهای مدرن بسر میبرد که زندگی تنهایی بعد از آمدن از مدرسه تا زمان برگشت پدر از سر کار را تجربه میکرد نه زیاد هیکلی و نه زیاد کوچک بود و بر اساس نصیحت پدر ش با کسی دعوا نمیکرد و فقط باید ازخودش دفاع میکرد بنا به علتی (خاطرم نیست ) مادر در کنارش نبود .
یکی از زیباترین قسمتهایش بازی و خیال پردازی با پدرش بود که اطاقک پرندهای میسازند که در خیالشان پرواز میکند این اطاقک با تکان چکشی به پرواز در میآمد و الفی و پدر روایت های متفاوتی از تخیلاتشان از این پرواز دارند .
الفی دوستی دارد که گاهی اوقات به او سر میزند و ماجراهای جالبی بین این دو صورت میگیرد مانند زمانی که مادر بزرگ به خانه آنها آمده بود و برای الفی و دوستش شیرینی میپخت . شیرینی ها در بالای یک کمد است و این دو برای خوردن آن شیرینی ها نقشه میکشند .
کارتون الفی اقتباسی از سری کتابهای مصور به همین نام باتصویرگری گانیلابرگستروم
(Gunilla Bergström ) نویسنده و روزنامهنگار سوئدی که از 1973 تا 1998 منتشر شده است.
سایت : ALFIE ATKINS