سکوت یا عدم سکوت مساله چیز دیگریست:

هر عملی که از من سر می‌زنه به "من" تعلق دارد و برآیند حاصل از درگیری‌های نیروهای وارد بر رفتار عقاید احساسات وعقل "من" است.
که "من" تشکیل یافته از رفتارهای گذشته حال و آینده "من" است.
فکر می‌کردم چقدر چقدر شفافیت در رفتار خوبه!
باید طوری زندگی کرد که اجباری به پنهان کاری نباشد.
چقدر صداقت خوبه!
 یک بار به امیر گفتم که صداقت هزینه داره همانطور که عدم صداقت هزینه داره 
اما هزینه‌های صداقت دل‌نشینه و ارزش هزینه دادن را دارد

از بیانیه هایی که تا حالا هزار تا شو خوندیم

بیانیه117 فعال سیاسی و دگراندیش مذهبی در تهران:
((...ما خواهان ایرانی آزاد و مستقل هستیم و به همان اندازه که از بازگشت سلطه بیگانه و تجاوز خارجی بیمناکیم،‌از استبداد دینی و سرکوب آزادی‌های قانونی مردم نیز بیزاریم. ما به آن بخش از نظریه‌پردازان و حاکمان و مسئولان که مردم را به اجبار به دو راهی ”آزادی یا استقلال“ سوق می‌دهند هشدار می‌دهیم که در این مسیر مبادا جمعی کم تجربه و جان به لب رسیده،‌به هوای سراب آزادی و دموکراسی اهدایی آمریکا، استقلال ایران را فدا کنند. اگر خدای ناخواسته چنین شود، آن دسته از بینش‌ها و مسئولان مقصران اصلی این فاجعه ملی خواهند بود. ما به شدت نگران آنیم که تداوم سیاست‌ها و روش‌های کنونی جناح غیر انتخابی حاکمیت، کشور را به نقطه و وضعیتی غیرقابل اصلاح برساند. باید از سرنوشت طالبان و رژیم صدام عبرت گرفت و مطمئن بود که استبداد و خودکامگی با هر نیت و به هر شکلی که باشد سرانجام و سرنوشتی جز سقوط و محصولی جز بر باد رفتن توان کشور ندارد پس برای نجات ایران از گرداب توطئه‌ها و تهدیدات راهی جز تن دادن به اراده ملی ایرانیان در پیش رو نیست، با اعتماد به قدرت و رای ملت است که پایه‌های دین رحمت و عدالت و آزادی نیز در این کشور استوارتر می‌شود.)) متن کامل

تا زمستانی دیگر:

خش... خش... این صدا رو زیر پاهام حس می کنم چشام هم بسته است دوباره قدم بر می‌دارم ; خش...خش... آخرین قدم  خش... .

پاهامو آروم از زمین بر می‌دارم زیر پامو نگاه می کنم, نه برگ زردی و نه شاخه نازک سروی خشکیده, .یه لایه نازک یخ زده روی سطح زمین; هر قدمی که بر می‌دارم ترک‌های ریزی لایه یخ رو شکاف می‌ده, مجمو‌عشون  دور‌نمایی از جای پای منه,   رد پای منه, این ردپاها مسیر منو نشان  می ‌دن, یه پرسپکتیوه   اولین قدم بزرگه, محکمه, بااطمینانه  جلوتر که  می‌ری  قدمها کوچکتر, مرددتر, مشکوکتر,  قدمها نقطه‌ای , ردپاها محو شده.

باید روی مسیرپروازکنم تا بتونم از بالا نگاه کنم و بعد آخرش رو حدس بزنم; بی هیچ اطمینانی ولی با اعتماد .

افسوس, اگه هوا کمی گرمتر بشه, همه یخها آب مییشن و ردپاهای منم... .

منتظر می‌مونم منتظر یه زمستون دیگه, زمستونی سردتر از هر سال.

 بازم قدم بر می‌دارم خرت... خرت... خرت... .

تازگی ها

نمی‌دانم حتما باید دانست ؟ حتما باید دید و چشید؟
می‌شود چشمها را بست و دید ؟یا ندانسته فهمید و درک کرد؟
... من چقدر محتاج دیدنم و چقدر محتاج دانستن.
حال نه وقت فهمیدن است و نه وقت درک کردن!
صبر می‌کنم تا از دانستن و دیدن سیراب شوم .
آنگاه ... در ک کنم و بفهمم.

بلاگ آسمونی بازم بالای سر ماست:

 مدتی بود که گرفته و ابری بود و میبارید, فکر کنم اصلا اون موقعی که هی بارون میومد, بخاطر گرفتگی بلاگ آسمونی بود.
دیگه داشتم بی خیال می شدم که خبر رسید دوباره راه
افتاده .
خیلی سعی کرده بودم جای دیگه ای برم اما نشد یعنی نخواستم که بشه!
هر چند نمی دونم این بلاگ آسمونیا کین, از کجا اومدن, ولی یه جورایی باهاشون حال می‌کنم.

از هر جا در مورد بازداشت سینا مطلبی:

سینا مطلبی، عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و منتقد سینمایی که مسوولیت وبلاگ
 « روزنگار » را بر عهده دارد، بازداشت شد... فرناز قاضی‌زاده  مدعی شد که همسرش در این بازجویی‌ها به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اقدامات هنری و همچنین به خاطر مطالب مندرج در وبلاگ خود (روزنگار) تفهیم اتهام و بازجویی شده است.
پرونده‌ی سینا مطلبی که مدتی مسوول صفحه‌ی سینمایی روزنامه‌ی توقیف شده‌ی حیات‌نو بود، در شعبه‌ی 1610 مجتمع قضایی فرودگاه و به قضاوت جعفر صابری ظفرقندی رسیدگی خواهد شد

سینا مطلبی روز شنبه ۳۰ فروردین در وبلاگ خود(روزنگار) نوشت: "امشب، از اداره اماکن به من تلفن شد و برای فردا صبح ساعت هشت، احضارم کردند. در چهار ماه گذشته، چندین بار به مجتمع قضایی ارک احضار شدم و در دفتر عملیات قضایی مورد بازجویی قرار گرفتم اما این اولین بار است که به اداره اماکن فراخوانده می ‌شوم . تاکنون، ترجیح داده بودم درباره این ماجرا، چیزی ننویسم. حکم احضار من را قاضی جعفر صابری ظفرقندی، رئیس شعبه 1610 (مجتمع قضایی فرودگاه) صادر کرده بود و پرونده من، علاوه بر نوشته ‌های مطبوعاتی، شامل مصاحبه‌ هایم با رادیوهای خارجی و مطالبم در همین وبلاگ می ‌شد."
 دیوید واینر( پدر وبلاگ)هم از بازداشت سینا شاکی شده است.

hoder  خیلی عصبانبه به همه توپیده, لینک‌هایی هم  در مورد  این خبر و بازتاب جهانی آن داده

انحصار:

وارد صفحه اول بلاگ آسمونی که می‌شوید, ده وبلاگ اول از نظر تعداد بیننده را به ترتیب   نمایش داده شده است. از زمانی که این top 10 شروع شده شاهد تغییرات اندکی در ترتیبات آن بوده‌ایم, چون زمانی که این وبلاگ‌ها در صفحه اصلی نمایش داده می‌شوند در معرض دید تمام کاربران قرار می‌گیرد و با ورود به آنها بر تعداد بینندگانشان افزوده می‌شود و اینگونه است که تغییرات کمتری در top 10 بوجود می‌آید.
به نظر من باید به گونه‌ای باشد که وارد شدن از صفحه اول تغییری در شمارنده سکتور ایجاد نکند, تا انحصار رتبه‌ای آن از بین برود.