بگذارید اعتراف کنم

« دادستانی تهران روز چهارشنبه اعلام کرد که پیرو موافقت رهبر جمهوری اسلامی با برخورد ملایم با دانشجویان بازداشت شده در نا آرامی های چند هفته قبل، دستور آزادی ۹ نفر از این دانشجویان را صادر کرده است.
دادستانی تهران اسامی دانشجویان آزاد شده را به این شرح اعلام کرده است: مهدی شیرزاد، عبدالله مؤمنی، پیمان عارف، رضا عامری نسب، میثم رشیدی، مرتضی صفایی نائینی، مسعود کریمی، علی اکبر اکرمی عراقی، امیرحسین اعتمادی بزرگ.»( BBC )

    پس نتیجه اینکه فتوای برخورد با دانشجویان صادر شده ولی برخورد ملایم آن هم بر اساس نامه‌ای که محسن قمی (نماینده رهبری در دانشگاه تهران ) نوشته : تنها آنهایی که از فتنه‌گران اعلام برائت جسته و وفاداری خود را به آنچه که آنرا نظام مقدس جمهوری اسلامی نام نهاده‌اند اعلام کرده‌اند.

*******
 « ...بگذارید اعتراف کنم، نسلِ من به جای مبارزه با استبداد و دیکتاتوری و فاشیسم با مستبد و دیکتاتور و فاشیست در‌افتاد زیرا می‌پنداشت با تغییر کسوت و نامِ حاکمان می‌تواند به آزادی و عدالت برسد.
نسل من دنبال قهرمان‌سازی بود نه مردم‌سازی. نسل من می‌پنداشت با کفن شدن شاه وطن وطن خواهد شد. نسل من شعارش نه مرگ بر استبداد که مرگ بر مستبد بود. و دیدیم و شاهد بودیم نتیجه این شعارِ انحرافی آن شد که "نظام شاهی" به "نظام ولائی" تبدیل گردید و چند نسل از جمله شما دانشجویان تاوان این اشتباه تاریخی را پرداختید و می‌پردازید...» (دکتر محمد ملکی)
 
وقتی در سالهای ۷۸ و  ۷۹ سخنرانی‌های محمد ملکی را می‌شنیدم و یا مقالات و کتاب و نوشته‌هایش را می‌خواندم احساس می‌کردم که او خیلی تندروی می‌کند و در ذهنم از او فردی تندرو  که بسیار رادیکال است ساخته بودم در حالی که اکنون اعتراف می‌کنم،  شاید افکار من و امثال من به او نزدیکتر شده ولی او کماکان همان سخنان را به زبان می‌راند .
... و نمی‌دانم آیا روزی من و من‌های دیگر از او هم گذر خواهیم کرد ؟
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد