۵۰۰۰ تومانی

داشسن با عشق چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:08 ب.ظ

مجید جان اونجا نوشته سرزمین پارس نه قوم پارس
نکنه بعضی از آذریهای متعصب مثل تو منکر پارس بودن این سرزمین هم هستند

حسن جان من کی تعصب به خرج دادم من مطلب رو نه تایید و نه رد کردم

Dashassan پنج‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ب.ظ

لختی به نعل می زنی و اندکی به میخ
ای وای من که قصه دل ناتمام ماند

Single AND Looking یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:15 ب.ظ

بخشنامه ۱۲۰۶۵ / ط ۸۶ مورخ دهم خرداد ۱۳۸۶ شمسی
ابلاغیه به شورای محترم پول و اعتبار

روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد به دنبال
اعتراض جمع کثیری از هموطنان عزیزمان از چاپ و نشر اسکناس ۵۰۰۰
تومانی با حدیثی منسوب به پیامبر با عبارت "اگر دانش در ثریا هم باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند یافت"،

این بانک تصمیم گرفته است برای دلجویی از هم میهنان غیر فارس، اسکناسهای بعدی را با احادیث زیر به زودی
روانه بازار کند :

ده هزار تومانی: اگر دانش در پشت کوه هم باشد شیرمردانی از لرستان بدان دست میابند
پانزده هزار تومانی: اگر دانش در خشخاش هم باشد بدون شک دلاورانی از سیستان به آن دست میابند حتی اگر نیروی محترم انتظامی مانع شود
بیست هزار تومانی: اگر دانش احتمالاً سر گردنه هم باشد، مردانی از کردستان به آن دست یافته و سر او را میبرند و دانش را از آن خود میکنند
سی هزار تومانی: اگر دانش در همین چند قدمی هم باشد، مردانی از شیراز هیچوقت حال ندارند که به آن دست یابند
سی و پنج هزار تومانی: اگر دانش در روی قله های کوه الوند باشد مردانی از آذربایجان آن را دردریای عمان جستجو میکنند
چهل هزارتومان: اگر دانش مفتی باشد و بعداً بتوان آن را فروخت، شک نکنید که مردان و زنانی از اصفهان برای دست یافتن بدان، از هم پیشی میگیرند

تا بدانند نیزه ی مرد پارسی تا به کجا سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:14 ب.ظ

عجیب نیست که چرا وقتی توی گوگل دنبال عبارت "5000 تومان" می گردی، به یک عالمه سایتها و وبلاگهای ترکی بر می خوری!! که روح سلطان غزنه را شاد می کنند این دلاوران "آذری" نام "توران" مرام!!!! که او هم از آنجای خلیفه تناول می کرد! که سلطان این "سرزمین پارس" بود، "که دارای مردان خوب، که دارای اسبان خوب است"!
عجیب نیست وقتی که ملت داریوش گشتاسپ اسیر عمر بن خطاب می شوند! درست هم اینک که ترکتازی ها آغاز شده اند! غارت و بی سیرتی آن ترمنشانی که راهشان را انوشیروان بسته بود، اما حالا به بهانه ی اسلام و به نام مساوات بی پروا به چپاول می پردازند! مزدوران خلیفه ی عرب می شوند و بی دردسر راه را برای تاتارها هموار می کنند! (در این راستا نگاهی به اوضاع و احوال امروز بخارا و سمرقند بی ضرر نیست!)
...

نه این ها هیچ کدام عجیب نیست!
عجیب تنها اینست، که چرا خدای بزرگی "که این زمین را داد، که آن آسمان را داد، که مردم را داد، که شادی را برای مردم داد، که داریوش را شاه کرد"، دعای آن بیچاره را برنیاورد! که هم خشکسالی به این سرزمین آمد، هم سپاه دشمن و هم دروغ!!!

بیاندیشید!