یکی از مسائلی که در دوران مدرسه برایم یه وفور به وجود میآمد و در حال حاضر هم در مراجعه به ادارات دولتی و داددگاه ها و حتی دانشگاه مشاهده میکنم زمانی است که کارمندی مرتکب اشتباهی میشود که به نوعی عدم انجام درست وظیفه است برای رفع مشکل به مسئول مافوق او مراجعه میکنم، این مسئول زیر برگه را پاراف میکند و دستور رسیدگی صحیح را به آن کارمند میدهد ولی کارمند با وجودی که تغییری در کارش ایجاد میکند ولی باز هم اوضاع بر همان منوال است ... برای دفعه بعد که به آن مسئول مافوق مراجعه میکنم چنان نگاهی میکند که انگار من یک آدم سریش هستم و از رویه اداری هیچ نمیفهمم وبه همین خاطر به او زیاد مراجعه میکنم بعد از یک نگاه از بالای عینک و در حالی که با پرونده ور میرود: « باز چی شده؟ شما دست از سر ما ور نمیدارید؟... » دوباره مشکل را با او مطرح میکنم... دوباره یک پارف دیگر و هنوز مشکل مرتفع نشده و چندی بار دیگر...
یک بار در چنین موقعیتی در یکی از مناطق شهرداری چنان دادی سر این مسئول مافوق زدم و او را متهم به رشوه گیری کردم(و اشتباه نکرده بودم) که از جای خود بلند شد نامه را برداشت به کارها رسیدگی کرد و مشکل حل شد ...
این نامه نگاری های خاتمی و کروبی هم شبیه همان اوضاعی است که در بالا گفتم.
این صفحه ویژه انقلاب bbc را حتما بخوانید مطالب مفیدی دارد.
:)
ممد آقا نشد ما یک جا باهم بریم ٬ شما نیاد اونو توی وب بزاری تا هرکسی که نفهمیدههم بفهمه . بابا ممد ...
نوشتم تا نوشته باشم