یعنی ندید ما اینجا وایستاده بودیم

انتظار ... انتظار ... انتظار

نه .. نه.. اتنظار کشیدن  نه، انتظار داشتن.

.

.

.

خوابی یا بیدار!

این ... باشیم

ایراد کار کسانی که خیلی مودبانه و با متانت برخورد می کنند.

 اول احترام زیادی برای اونا قایل می شویم ولی با یک لغزش زود از چشم آدم می افتند و تمام تصورات نسبت به خودشان را باطل می کنند مخصوصا اگر این شخص این عمل را از روی عادت انجام دهد نه از روی احترام واقعی به طرف مقابلش(اصطلاحا هندوانه زیر بقل گذاشتن*) و این حس به ما دست می دهد که در مورد ظرفیت و کمالات* او اشتباه کرده ایم.

و بلعکس کسانی که دارای کمالات فراوانی هستند ولی با لودگی خود باعث بدنگری طرف مقابل می شوند و آنها نیز اشتباه برداشتی را در مخاطب خود ایجاد می کنند.

بیایید این* باشیم.

 

*منصور تورو نمیگم الکی خودت رو قاطی نکن.

*بعد از بکار بردن این کلمه احساس کردم که پیرزنم!

*منظور کف دست

 

ترازوی عدالت دیجیتالی

گویا شاهین های ترازوی دستی عدالت قوه قضاییه آنقدر ها دقیق نبودند که مسئولان قوه قضاییه را به فکر راه اندازی مجتمع قضایی کامپیوتری انداخته  که تمام مراحل آن از دادرسی تا صدور رای آن به صورت رایانه ای انجام می شود این مجتمع در حالی افتتاح شد که گفته شده حتی هنگام صدور رای پس از ارائه ادله و مدارک از سوی قاضی به کامپیوتر، ماشین به قاضی با توجه به قوانین موجود حکم پیشنهاد می دهد !

من از سابقه چنین کاری در کشورهای دیگر اطلاع ندارم و اینکه آیا این شیوه در جوامع دیگر هم تکرار شده یا خیر؟

 ولی وقتی که ما شاهد بودیم که گاهی برای پرونده های مشابه حکم های متفاوتی صادر می شده است آیا این شیوه باعث یک وحدت رویه خواهد شد؟ و می تواند جلوی خطای انسانی رابگیرد؟

 

من چرا اینقدر بخیلم؟

وقتی حرفی نیست...

وقتی حرفی برای گفتن نداریم نباید آپدیت کنیم دیگه مطمئن شدم :

من هم که بیشتر از یکماه است که آپدیت نکردم پیش خودم فکر کردم برای چی باید وقت خودم و دیگران را با نوشته هایی که به درد کسی نمی خورد بگیرم پس سعی می کنم از این به بعد فقط وقتی که چیزی برای گفتن دارم آپدیت کنم .

بیشتر از یکماهه که به روز نکردم یکی اینکه مشکل فنی داشتم (مشکل فنی اعم از کامپیوتر و خطوط ارتباطی)  و دوم اینکه از تعطیلی وبلاگ عمو رضا جو گیر شدم و ...

چند کلمه بی حساب!


کیومرث صابری را از زمانی که اولین شماره گل آقا را خواندم میشناختم دقیقا یادم نیست ولی گمانم چهارم دبستان بودم در آن زمان چند مجله طنز منتشر میشد فکاهیون که قبل از گل آقا بود و خورجین که بعد منتشر شدو ... ولی در نظر من گل آقا چیز دیگری بود ،چهارشنبه ها منتشر میشد و تا میگرفتم فوری ستون چهل سال بعد در همین هفته را که برداشت طنزی از ستون چهل سال قبل در همین روز روزنامه اطلاعات بود را میخواندم( که بعدها فهمیدم که این ستون کار ابراهیم نبوی بوده ) کاریکاتور های روی جلد را میخواندم و تماشا میکردم آن زمان هنوز قادر نبودم که شعر ها و مطالب طنز را درک کنم ولی مشتری دائمی آن بودم شاغلام، آسیب پذیر، مم صادق، عیال ممصادق، لنگه کفش، م. پسرخاله و... شخصیت های آشنای آن برای من بودند.

 تا سال 76 که بعد از دوم خرداد و تحولات آن(هر چند در آستانه انتخابات آن شایعه درست یا غلط در مورد گل آقا منتشر شد) دیگر آن جذابیت سابق را برای من نداشت (و تا سال گذشته که هفته نامه تعطیل شد) در خیال خود این تصور را داشتم که نویسندگان آن یکسری انسانهای پا به سن گذاشته هستند که طنز امروزی را درک نمی کنند و آن را بر نمی تابند ولی بعدها که آثار همین نویسندگان را در نشریات دیگر و برخی جلسات دیدم این شائبه برایم بوجود آمد که آیا سابقه حاکمیتی او و یا رابطه ای که با برخی از سران مملکت دارد او را وادار به محافظه کاری کرده است بعدها نوع رهبری و تجربه کیومرث صابری در مجله گل آقا برایم مشخص شد که  مانند بی تجربه گانی جو گیر نشد و اوضاع به وجود آمده ثبات قدم و آهستگی و پیوستگی گامهای او را نمایان ساخت و و با گرداوری افراد و تربیت طنز نویسان توانا پایه های طنز امروز را تا حد امکان مستحکم تر کرد.

                                                                                                           روحش شاد

به آرمین هم تسلیت می گویم

تکلیف روشن نیست...

«آجیل ها و تقویم

به بهار گواهی می دهند

اما در این میان

 تکلیف بخاری

روشن نیست!»*

امروز هم هوا بهاری نبود ،حداقلش بهاری اردیبهشتی نبود تا حال به یاد ندارم در اردیبشت ماه مجبور شوم کاپشن به تن کنم هر چه اواخر زمستان هوا گرم بود در عوض بهار دارد تلافی می کند.

 

* از سید حسن حسینی

قابل توجه

... و با لاخره باز هم این بلاگ آسمونی ما راه افتاد این خراب و درست شدنش به یک عادت برای ما تبدیل شده منم نگران بودم خیلی وقت بود که خراب نشده بود بعد از اینکه یه مدت غایب بود البته من هیچگونه ناراحتی خاصی نداشتم خب اگر یک سرویس دهنده همیشه فعال باشه کاربرانش لوس بار می‌آیند و این خرابی ها برای بهداشت روانی ما خیلی هم مفید است و شاید اگر در این مدت فعال بود ما مطالب نا مفیدی را می‌افزودیم که این اصلا هم خوب نیست پس چه بهتر که خراب شد دلیلشم اصلا مهم نیست هر چه بوده حتما صلاحی در کار بوده است.

 

تو این چند روزی که بلاگ اسکای خراب بود من یکساله شدم ... اه چی الکی الکی یکسال خودم رو با اینجا سرگرم کردم و چند نفر را هم معتاد وبلاگ نویسی، خدا از من بگذره.

 

- اگر خواستید بمیرید به اینجا سری بزنید.


بلاگ اسکای چش شده خدا میدونه
توجه

کاربران گرامی
از تاریخ ۱۵/۲/۱۳۸۳ کلیه وبلاگهای حاوی مطالب توهین آمیز به اشخاص حقیقی و حقوقی و مغایر با عفت عمومی مسدود خواهند شد
قابل ذکر است پس از تاریخ فوق این سایت هیچگونه مسئولیتی در قبال مسدود شدن و از بین رفتن مطالب این قبیل وبلاگها نخواهد داشت

با تشکر