بی حرفی از ابهام وآینده

« سلام
   حال همگی ما خوب است 
   ملالی نیست جزء
   دور شدن گاه به گاه خیلی دور،
   که مردم به آن شادمانی بی سبب می‌گویند
   ... »‌ 

خمیازه بدان سبب است که نیاز به اکسیژن داریم و دهان دره‌ای آن را تامین می‌کند مقداری از هوا را به همراه اکسیژن استشمام می‌کنیم تا خورده‌ها سوزانده شود و توان لازم برای حرکت! تامین شود .
اما من هنگامی که خمیازه می‌کشم گوشهایم باز می‌شود،گوشهای گرفته شده‌ای که اگر باز باشند ،می‌شنوند رازهای همگانی را که از بخاطر آوردنشان شرمسار می‌شویم،شرم بدان خاطر که نشان از همانهایی دارد که نیستیم ،نشانهایی که معرف های ظاهری است که به آنها دلخوشیم.

نظرات 5 + ارسال نظر
ساغر یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:00 ب.ظ http://ensan.blogsky.com

از خمیازه به کجا رسیدی...دستخوش!

ذره یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:22 ب.ظ

به من بتاب
که سنگ سرد دره ام
که کوچکم
که ذره ام
به من بتاب

هاله سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:58 ق.ظ http://haleh.net

سلام رضا ..... این نامه ها رو من دوست دارم ...

چشم تو چشم چهارشنبه 16 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:53 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

ولی من هر وقت گریم میگریه یکم خمیازم میاد

تنها اگر بخواهی پنج‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:13 ب.ظ http://radsoli.persianblog.com

دوباره سلام....
حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد