یه پرنده‌اس که از پرواز خود خسته‌ا

رضا ادعا داشت: که هیچ وقت یا حداقل‌اش می‌گفت فلان وقت!
من اما می‌گفتم هر وقت شد
، شد.
رضا زد زیر حرفش خیلی زود.
من هم نیمچه راهی رفتم و برگشتم خیلی زود.
الان هم که با هم صحبت می‌کنیم دلتنگی‌هامان یکی شده و در آنچه که دلگیرمان می‌کند مشترکیم.
مثل اینکه از این فضا باید فاصله گرفت که عجب فضایی شده.
شاید دوباره شروع کردیم خیلی دیر.

« بیا ای خسته خاطر دوست! ای مانند من دلکنده و غمگین
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم .»

 

نظرات 2 + ارسال نظر
mamad چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://bache-mimoonam.blogfa.com/

salam eyval man az in mataleb lazem dashtam

مجید شنبه 29 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 ب.ظ

بسیار زیبا بود یادش به خیر دقیقا ۲۵ سال ژیش شایذ یکی دو سال این طرف یا آن طرف به خصوص نل یادم نمیره ولی چه خوب میشد آهنگاشونو بتونیم دانلود میکردیم دستت از این نستولاژی خوشحال کننده ایام قدیم درد نکنه واقعا دستت دردنکنه .موسیقی متنشون یادت نره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد