وقت کمه...

« کلاغی در ذهنم؛
سنگ‌پاره‌ای در دستم؛

من از خودم می‌ترسم. »
نظرات 4 + ارسال نظر
گمنامترین ساکن دهکده جهانی پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:28 ق.ظ http://gomnaam.blogsky.com

سلام . زیبا بود . نمی دونم شعره یا طرحه یا ... هر چی هست باحاله ! من هم از خودم می ترسم ! حکایتش توی وبلاگمه !! کمک هم لازم دارم!!!

صادق پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:51 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام خوشحال میشوم در مورد مطلب اقای داد که توی وبم اوردم نظر بدی

ایمان جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:07 ب.ظ http://jomhouri.blogsky.com

با درود بیکران
برای اولین بار به وبلاگت میام
وبلاگ جالبی داری
بهت تبریک میگم
پایدار و موفق باشی

مردتنها(نگاه) شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:27 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

...چه بسیارند
انها
که باید
از بسیاری اندیشه های خویش رها شوند...
ورنه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد